قبلا اینجا بوده ام ، نمیتونم بگم دوسش داشتم
آیا من شروع به نوشتن کرده ام؟
اجازه بده تو رو وارد دنیای خودم کنم
میتونی کمکم کنی دیوونه نباشم ؟
برام نام گزاریش کن ،این سردی رو بشکن
سردی رو از زندگی من بیرون بنداز
و اگر میتونستم چشمانم رو باز میکردم تا به درونم بنگرم
که ببینم این چه احساسیست که داره زنده میشه
داره زنده میشه
داره زنده میشه
داره زنده میشه
و من اندکی بعد خواهم مرد
داره زنده میشه
داره زنده میشه
داره زنده میشه
و من هر لحظه اندکی بعد خواهم مرد
من در آغوش تو از کوره در رفتم
من نمیتونم توی این دنیای وارونه بخوابم
من امنیت رو در تنهایی پیدا کردم
اما دیگه نمیتونم تنهایی رو تحمل کنم
خودم رو توی یه اتاق شلوغ گم کردم
ای احمق خر اون احساس دوباره زنده میشه
داره زنده میشه
داره زنده میشه
داره زنده میشه
و من اندکی بعد خواهم مرد
داره زنده میشه
داره زنده میشه
داره زنده میشه
و من هر لحظه اندکی بعد خواهم مرد
احساس بی نام زنده میشه
احساس ناشناخته بد جور باهام رفتار میکنه
و من در انتظار یک قطارم که از روی ریل رد شه
و این احساس بی نام عصبیم میکنه
میخوام گورم رو گم کنم
فقط میخوام گورم رو گم کنم
خشمگینم ، عصبیم ،صدمه دیدم ،متنفرم
از همه چیش متنفرم
با یه همچین ذهنی نمیتونم بخوابم
میخوام گریه کنم ، میخوام جیغ بزنم
خشمگینم ، عصبیم ،صدمه دیدم و متنفرم
از همه چیز این احساس متنفرم
metallica
The Unnamed feeling